فرنام جان همه كس مامان و باباييفرنام جان همه كس مامان و بابايي، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

کوچیک خان

به بهانه يك ماهگيت

 پسر گلم،چه زود 1ماهه شدي اقا... همين ديروز بود كه به اين دنيا امدي كه مرا پر كردي از حس زيباي مادرانگي همين ديروز بود كه براي اولين بار قدم در خانه ي خود گذاشتي كه شير در گلويت شكست و من ماندم كه چه كنم همين ديروز بود كه براي تعويض پوشكت اضطراب داشتم همين ديروز بود كه براي پيدا كردن دكتر مناسب برايت از همه پرس و جو كردم همين ديروز بود كه نگاه داشتن همزمان سروگردنت برايم دشوار بود همين ديروز بود كه شكم صاف بي توي خود را ديدم و دنبالت گشتم همين ديروز بود كه نگراني زردي اندك صورتت چشمانم را به اشك نشاند همين ديروز بود كه قادر نبودم به راحتي لباست را تعويض كنم اگر همه ي اين روزها به زودي گذشت پس روزهاي اتي نيز...
19 شهريور 1391

شروع همراهي من و پسرم

از امروز روياي رنگين تنها ماندن با تو تحقق يافت. اينكه من باشم و تو باشي و لحظه هاي ناب عشق ورزيدمان در تختت ارام اسوده ايي و من ارامم و اسوده كه تو رادارم. خدايا شكرت كه امروزم مملو از رنگ فرنامم است. خدايا ممنونم كه مادرم،با همه ويژگي هاي خاص مادرانگي. دستان من و فرنام به سوي بيكرانه توست. دستانمان به اميد دستان رئوف تو به اسمانها پركشيده است. ما را درياب... چقدر برنامه ريزي كردم براي اين روزهاي داشتنت،براي دقايقي كه من مي مانم و عطر تن و شوق حضورت در اين خانه. چه كارهايي را در نظر داشتم با هم به انجام برسانيم ولي انگار همين بودنت شده همه ي كار و بار و دغدغه من. فرصت هيچ چيز ديگر نيست فرنام جان،نه خواب كافي و نه خورا...
15 شهريور 1391

دلشوره هاي اين روزهايم ...

فرنام جان مادر ميداني دلشوره هاي اين روزهايم از چه جنسي است؟ نگرانم تكدانه ام... فرنام جان مادر ميداني دلشوره هاي اين روزهايم از چه جنسي است؟ نگرانم تكدانه ام... شبها كه از شيره جانم ساعات متمادي نوش مي كني و مادر زير لب شكر لطف پروردگار را بارها و بارها به زبان زمزمه مي كند،چشم هاي خسته ام را با تمام توان باز نگه ميدارم تا تمام حركات چشم و لب و دهان و گونه  و دست و پاهايت را ثبت كنم. چه كنم مادر،چگونه قدر اين لحظات فرشته بودنت را بدانم؟؟!! چه كنم مادر كه فردا حسرت از دست د ادن اين لحظه ها را نخورم؟؟!! چه لذتي دارد تو را داشتن و عاشقانه بوئيدن و با تمام وجود لمس و حس كردنت!! عزيزكم، امروز 17 امين روز از زندگي را...
5 شهريور 1391

لالا لالا پسر نازه...

لالا لالا پسر نازه.....................به دنیا اومده تازه لالا لالا پسر نازه.....................به دنیا اومده تازه                          نی نیمون وای چه شیرینه.....بلا فرنام میگن اینه چه دستای کوچولویی.....تو خیلی ناز و جوجویی                          ماماني هم دوست داره.....واسه تو شبها بیداره   برات میخونه لالایی..........همه خوابن تو بیداری     ...
5 شهريور 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کوچیک خان می باشد